فاضل نظری

 

از باغ می‌برند چراغانی‌ات کنند
تا کاج جشنهای زمستانی‌ات کنند

پوشانده‌اند «صبح» تو را «ابرهای تار»
تنها به این بهانه که بارانی‌ات کنند

یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می‌برند که زندانی‌ات کنند

ای گل گمان مکن به شب جشن می‌روی
شاید به خاک مرده‌ای ارزانی‌ات کنند

یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه‌ای بترس که شیطانی‌ات کنند

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه‌ای است که قربانی‌ات کنند

 



نظرات شما عزیزان:

ریحانه
ساعت20:54---23 مهر 1392


شیدا
ساعت22:54---25 مرداد 1392
بسیار بسیار زیباست موفق باشی


پاسخ:مرسی...


شاه توت
ساعت16:57---9 تير 1392
هشدار گاهی خوب است..

roshanak
ساعت12:12---7 تير 1392
نگييييين....مطلب من كو؟؟؟؟؟؟؟....

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: اشعار استاد فاضل نظری ، ،

تاريخ : پنج شنبه 6 تير 1392 | 21:38 | نویسنده : negin |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.